تاریخ : سه شنبه 4 مهر 1390 | ![]() |
- ((سیمین بهبهانی،داود رشیدی،اکبر زنجانپور،شعر افشین یداللهی،داوود گنجه ای،
مجید درخشانی))
- نماينده موسيقي ملي ايران
- سيمين بهبهاني
نخستينبار كه صداي او را شنيدم، گفتم: اگرچه بنان به پيري رسيده و اكنون يگانه اسطوره موسيقي آوازي ايران ميشناسندش، بايد اين حقيقت را هم پاس داشت كه جواني با نام محمدرضا شجريان اميد آينده سنت موسيقي ما خواهد بود.
موسيقي ايران، سالياني بسيار پيش از اسلام، در ايران جايگاه والايي داشته است و امروز هم دارد.
منكر آن نيستم كه موسيقي امروز جهان آميختهاي از موسيقي ملتهاي زنده ديگر است، اما لازم است بگويم كه مردم هر سرزميني در پاسداشت موسيقي اصيل خود ميكوشند.
من، بيآنكه به موسيقي بينالمللي بيتوجه باشم، ميگويم كه موسيقي كشور خودمان را عاشقانه دوست ميدارم و در روزگار كنوني محمدرضا شجريان را نماينده و آبروي اين هنر ميدانم.
شجريان، افزون بر چيرگي لازم در نگاهداشت هنر ملي ما، داراي فضيلتهاي اخلاقي چندي همچون آزادگي، ميهنپرستي و بلند همتي است، ويژگيهايي كه براي هر هنرمند بسيار لازم است.
محبوبيت شگرف شجريان، افزون بر بهرهمندي از آواي خوش و دانش جامع موسيقي، از بابت آزادگي و فرزانگي اوست.
همايون شجريان، فرزند برومند محمدرضا، نيز بهرهور از هنر ستوده پدر است و اميد كه همچون خود او مايه فخر هنرمندان سرزمين ما جاويد بماند. دوام عمر هر دو را آرزو ميكنم. زندگاني صديق تعريف، آوازخوان پرتوان و ديگر هنرمندان موسيقي ايران دراز باد.
- صوت تو سحرانگيز
- داوود رشيدي
اولين بار محمدرضا شجريان را حدود 40سال پيش در شیراز ديدم. او زندگي هنري خود را با نام سياوش و در كنار بزرگاني مانند استاد برومند و هوشنگ ابتهاج آغاز كرد. در آن سفر ميديدم كه با تمام توان جواني سعي ميكند از اساتيد بياموزد. او در يكي از روزها كنسرت داشت. به خوبي به ياد دارم كه مدام با استاد نورعليخان برومند در گفتوگو بود و نكاتي را يادداشت ميكرد. در واقع پشتكار و اهميتي كه شجريان در آن دوران به كار خود ميداد امروز از او آقاي آواز ايران را ساخته است و توجه به اين نكته ميتواند درسي براي بازيگران جوان باشد. سالها از آن زمان گذشته و آنچه براي من جالب است اينكه در اوج هنر هنوز هم او را پرتلاش و پويا ميبينم. اما آيا محبوبيت يك هنرمند تنها به درجه قدرت او در حرفهاش برميگردد؟
به هيچوجه نوشتن درباره شخصيت محمدرضا شجريان آسان نيست. آنچه او را چنين محبوب قلوب ميليونها ايراني كرده است، بيشك تنها صوت سحرانگيز خدادادياش نيست؛ هر چند به مدد تلاش و پشتكار شخصي صداي او به باروري رسيده باشد. او انساني به واقع هنرمند با قلبي همواره همراه مردم است. چندي پيش به دعوت انجمن بازيگران با تمام مشغله كاري به خانه سينما آمد و با فروتني و كمرويي خاص خود به سوالات پاسخ داد و نشستي فراموشنشدني را براي ما رقم زد. آخرين بار در كنسرت پسر هنرمندش همايون شجريان او را ديدم. استقبال مردم از او برايم تحيرآميز بود. مردم هميشه هنرمندان واقعي خود را ارج مينهند...
|
|
- سوار بر گامهاي موسيقي
- اكبر زنجانپور
هميشه صدايش را از برنامه گلهاي راديو ميشنيدم اما اولين بار چهرهاش را در برنامه تلويزيوني «گل پونه» ديدم. برنامهاي بود براي شب عيد. محمدرضا شجريان و محمد منتشري به اجراي برنامه موسيقي پرداختند كه بسيار كار زيبايي بود. بايد بگويم او نابغه آواز ايران است؛ به اين دليل كه در اين راه زحمت زيادي كشيده و هميشه كارش را جدي گرفته است. شايد خيليها صدايشان به صورت خدادادي از شجريان زيباتر باشد اما شجريان صدايش را با تلاش و تمرين ساخته است. به نظر من اين تلاش، نوعي نبوغ است.
بودهاند خوانندگاني كه شايد از اين راه خيلي هم پول درآوردهاند اما اكثر آنها آماتور باقي مانده و به دنبال گامهاي موسيقي دويدهاند اما محمدرضا شجريان سوار بر گامها و نتهاي موسيقي است.
يكي از اصول هنرمند اين است كه بتواند از دوره جواني چكش به گذشته نزند. محمدرضا شجريان طي همه اين سالها مشغول رشد بوده و قدر خودش و هنرش را دانسته است. او و تمام آهنگهايش را بسيار دوست دارم. روز تولدش را تبريك ميگويم و بسيار خوشحالم اين شانس را داشتهام كه صداي بينظيرش را بشنوم.
- سرودهای از افشين يداللهی تقدیم به استاد شجریان
من، خاك پاي مردم آزاده توام
فرياد عشقِ از نفس افتاده توام
آيينهدار چهره رنجيده غزل
دلواپس جماعت دلداده توام
گفتي كه: سرِ عشق بگوييد و بشنويد
من، زيرِ تيغ خوانده آماده توام
شيرين و تلخ، هر چه بخوانم، نواي توست
تكرارِ سخت شور و شرِ ساده توام
انگار در تمامِ سفرهاي زندگي
با كوله بارِ ياد تو در جاده توام
بالاتر از هر آنچه به من داده روزگار
من، خاك پاي مردم آزاده توام
- مردم با اين صدا زندگي ميكنند
- داوود گنجهاي
استاد من نورعليخان برومند، براي جشنی، در مركز تحقيقات و اشاعه موسيقي، مسوول تست گرفتن از هنرمندان بود. به خاطر دارم، من بودم و محمدرضا لطفي و نورعليخان برومند. محمدرضاشجريان براي تست آمد و خواند. وقتي رفت، نورعليخان گفت: اين صدا استثنا بود. او به ندرت از كسي تعريف ميكرد و وقتي كوچكترين تعريفي از كسي ميكرد، يعني واقعا كار آن فرد بينظير بوده است. من و محمدرضا شجريان از زمانهاي دور، دوست و همكار بوديم؛ يك دوستي 50ساله كه در فراز و نشيبها ادامه داشت. طي اين سالها اغلب در كنار هم بودهايم. بايد بگويم او انسان نازنين و دوستداشتنياي است. يكي از بزرگترين افتخارات ما حضور او به عنوان رييس شورايعالي موسيقي در كنار ديگر عزيزان از جمله حسين عليزاده، فرهاد فخرالديني، همايون خرم، مصطفي كمالپور تراب، هوشنگ كامكار و من بوده است. يكي از شاخصهاي فرهنگي ما صداي رسا، پرطنين و پرمعناي محمدرضا شجريان است. مردم با اين صدا زندگي ميكنند. اول مهر سالروز تولد محمدرضا شجريان است. ما هر قدر به اين مناسبت استاد را تحسين كنيم و بزرگيهاي او را برشمريم، بزرگتر نميشود؛ چرا كه بزرگ هست و خدا دوستاش دارد. برايش طول عمر با عزت از خداوند ميخواهم.
- شجريان با دل مردم ارتباط دارد
- مجيد درخشاني
همكاري من با استاد شجريان از چاووش شروع شد. استاد آواز ميخواند و من نوازنده بودم. 17، 18سال پيش بود كه آلبوم «در خيال» منتشر شد و به عنوان اولين كار مشتركمان مطرح شد. آن موقع ساكن آلمان بودم. وقتي اين كار را به ايران آوردم، قرار بود يكي از خوانندههايي كه از اساتيد قديم بود و حالا اسمش را نميبرم، آن را بخواند. من هم دوست داشتم او بخواند. با او به استوديو رفتيم و يك بخشي هم ضبط شد. پس از اينكه يك سفر به آلمان رفتم و برگشتم، همه چيز عوض شد. ميگويند عدو شود سبب خير؛ يك سري از دوستان دروغ سر هم كرده بودند و به آن خواننده گفته بودند: اين كارهايي را كه شما ميخواهي بخواني او قبلا پخش كرده. او هم باور كرده بود. بعد گله كرد كه چرا شما كار دست دوم به من دادهايد. من گفتم دست دوم يعني چه؟ گفت شما اين كار را در آلمان ضبط كردهايد. گفتم: باشد، اگر شما باور ميكنيد پس نخوان. همين باعث شد كه كار را به استاد شجريان بدهم. قرارمان را در مشهد گذاشتيم و جالب است بگويم وقتي اين كار را به او دادم كه بشنود، خيلي ناقص بود. هنوز همه سازها ضبط نشده بود. كاري بود كه اگر كسي گوش ميداد، ميگفت چيز خاصي نيست. براي من جالب است كه وقتي شجريان كار را شنيد و مقدار كمي هم شنيد، گفت: «باشد، ميخوانم.» در دورهاي بود كه كار هر كسي را نميخواند و با كمال تعجب كار را قبول كرد. به هر حال لطف او شامل حال من شد. گروه شيدا خوب زده بود. ضبط استوديويي خوبي هم داشت.
اما صداي استاد شجريان آن اثر را بزرگ كرد؛ چرا كه ديگر مكمل اصلي اثر كه خواننده و رابط بين آهنگساز و مردم است، شجريان بود كه به بهترين نحو اين كار را خواند.
بايد بگويم جامعه ايراني او را انتخاب كرده؛ همانطوري كه در تاريخ، حافظ و مولانا را انتخاب كرد. بايد توجه داشت كه شاعران زيادي همعصر حافظ بودهاند. اما چرا جامعه حافظ را انتخاب كرد؟ بالاخره جامعه تصفيه ميكند. استاد شجريان مخاطب وسيعي دارد كه با چهار دهه كار و فعاليت به دست آمده و به چنين اعتبار والايي رسيده. بنابراين جامعه منتظر است او دهان بگشايد و كاري را بخواند و اين فقط خواندن نيست. او با دل مردم ارتباط دارد و از دردهاي آنها ميگويد.
همچنين در اين سالها به لطف استاد شجريان، موسيقي ايراني در سالنهاي معتبري در جهان به اجرا درآمده كه به اعتبار اين موسيقي افزوده است. مثلا در ابتداي كار گروه شهناز، ميخواستيم در هلند و در شهر آمستردام براي تور اروپايي سالن بگيريم. تا آن موقع استاد شجريان در يكي، دو سالن خصوصي اجراهايي داشت كه انعكاسش كم بود. اما وقتي كه مسوولان آن شهر دريافتند كه استاد در سالنهاي فيلارمونيك كلن و فيلارمونيك لندن و فستيوالهاي مختلف اجرا داشته، بلافاصله يكي از مهمترين سالنهايشان را در اختيار ما گذاشتند. همه اينها باعث اعتبار موسيقي ايراني در جهان است و به راستي كه اهميت دارد.
لطفا لطفا لطفا به بنر تبليغاتي اول در زير با کليک کردن روي آن سر بزنيد
بعدا دانلود کنيد
خواهشاً
دانلود کنید
خصوصی بیات ترک
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: محمد رضا شجریان، ، ،